دین دورکیمی

 

تعریف دین:

امیل دورکیم در صور بنیانی حیات دینی با بر شمردن تعاریف رایج در ارتباط با دین همچون: «دین به مثابه دیدگاهی اعتقادی در رابطه با مواردی که در قالب علم نمی گنجد» و «دین به عنوان دستگاهی برای تنظیم روابط با موجودات خاص همچون خدایان، شیاطین، فرشتگان، ارواح و...» به رد این تعابیر می‌پردازد و دین را بدین گونه تعریف می کند:

دین عبارت است از دستاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی (مجزا از امور ناسوتی) که این باورها و عقاید همه کسانی را که پیرو آنها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام امت متحد می‌کند


دین لغوی

 

    ریشه شنایسی واژه دین:

 

واژهای دین از واژه اوستایی دَئِنا نشات می گیرد . خود واژه دئنا نیز به ریشه  «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن میرسد. در اوستا واژه دئنا به معنی دین و نیز نیروی الهی تفکیک  نیک از بد است. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به ترکیب های گوناگونی از این واژه بر میخوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)